کد قالب کانون معنویت یعنی چه؟

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1808
بازدید دیروز : 37
بازدید هفته : 1876
بازدید ماه : 16159
بازدید کل : 42914
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : شنبه 8 بهمن 1402

حفظ و تقویت معنویت

۳٫ نیاز انسان به معنویت

کسانی که به نحو بالفعل نیازی معنوی در وجود خود احساس می‌کنند و از خلأ معنوی موجود در زندگی خود رنج می‌برند برای پذیرفتن وجود چنین نیازی و تلاش برای ارضای آن به دلیل نیاز ندارند. اما برای کسانی که به نحو بالفعل چنین نیازی را در خود احساس نمی‌کنند، نیاز انسان به معنویت را از دو راه متفاوت می‌توان نشان داد:

(۱) راه روان‌شناسانه: توجیه عملی/ مبتنی بر هویت

معنویت ارتباط وثیقی با «سرشت انسان» و «هویت انسانی» دارد. اگر بخواهیم انسان را تعریف کنیم، یکی از بهترین و گویاترین تعریف‌ها این است: «انسان حیوان‌‌‌‌ِ عاقل‌ِ معنوی است». ما انسان‌ها در حیوانیت با سایر حیوانات شریکیم. یکی از چیزهایی که ما را از سایر حیوانات جدا می‌کند معنویت یا بعد معنوی وجود ماست و دیگری نیز عقلانیت یا بعد عقلانی وجود ماست. بنابراین، همانگونه که بُعد حیوانی یا طبیعی وجود آدمیان زندگی و مرگ و تغذیه و رشد مخصوص به خود را دارد، بُعد معنوی وجود او نیز زندگی و مرگ و تغذیه و رشد مخصوص به خود را دارد.

از منظر معنوی انسان‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند: گروهی که به لحاظ معنوی زنده‌اند، و افزون بر حیات مادی از حیات معنوی نیز برخوردارند و گروه دیگری که به لحاظ معنوی مرده‌اند، و صرفاً از منظر زیست‌شناسانه موجودی زنده قلمداد می‌شوند. «بودن» غیر از «زیستن» است؛ سبک زندگی غیر معنوی در حقیقت نوعی «بودن» است، در حالی که سبک زندگی معنوی نوعی زیستن است.

از منظر معنوی انسان‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند: گروهی که به لحاظ معنوی زنده‌اند، و افزون بر حیات مادی از حیات معنوی نیز برخوردارند و گروه دیگری که به لحاظ معنوی مرده‌اند، و صرفاً از منظر زیست‌شناسانه موجودی زنده قلمداد می‌شوند. «بودن» غیر از «زیستن» است

معنویت با «معنای زندگی»/ «هدف زندگی»/ «ارزش زندگی» و رضایت باطنی، که سرچشمه شادی و آرامش و امید و بهداشت روانی است، ارتباط وثیقی دارد و از مؤلفه‌های «سعادت» یا «خوشبختی» به شمار می‌‌‌رود. معنویت هم «غذای» روح ماست و هم «دوای» بسیاری از دردهای ما. بعد معنوی وجود آدمی نیاز به مراقبت، تغذیه، پرورش و بهداشت دارد.

از میان انواع حیوانات این تنها انسان است که قادر است بین سبک‌های مختلف زندگی از جمله میان سبک زندگی معنوی و سبک زندگی مادی دست به انتخاب بزند.

(۲) راه معرفت‌شناسانه: توجیه نظری/ مبتنی بر حقیقت

ادعای هواداران معنویت قدسی این است که ما آدمیان علاوه بر حواس ظاهری، حسی داریم به نام «حس باطنی» که از طریق آن به «تجربة معنوی» می‌رسیم. این تجربه تجربه‌ای «ادراکی» و «معرفت‌بخش» است، هرچند سویه‌های روان‌شناسانه نیز دارد. یعنی از رهگذر این تجربه می‌توان حقایقی را دربارة «باطن عالم»/ «عالم معنا»/ «عالم غیب» کشف کرد. و چون این تجربه موثق و قابل اعتماد است، حقیقت‌جویی/ تسلیم بودن در برابر حقیقت اقتضا می‌کند که ما حقایق معنوی کشف شده از رهگذر تجربة معنوی و حس باطنی را هم بپذیریم و به فحوای اخلاقی و پیامدهای عملی این حقایق نیز وفادار باشیم.

۴٫ موانع معنوی زیستن در جهان مدرن

معنویتی که در دل جهان پیشامدرن پرورده شده و نیازهای معنوی انسانهای دوران پیشامدرن را برآورده می‌کرده است «معنویت دینی» بوده است. این معنویت گوهر ادیان سنتی است، همانگونه که معنویت قدسی گوهر ادیان ابراهیمی است. به باور برخی از متفکران، التزام به معنویت دینی/ قدسی در جهان مدرن با موانعی اساسی روبرو شده است. این موانع به دو دسته «موانع نظری» و «موانع عملی» قابل تقسیم‌اند. موانع نظری نیز در ذیل سه مقوله زیر صورت‌بندی می‌شوند:

(۱) تعارض دین و فلسفه

(۲) تعارض علم و دین

(۳) تعارض دین و اخلاق

در قرون جدید تحولات و انقلاب‌هایی در قلمرو فلسفه، علم و اخلاق اتفاق افتاده که ظاهراً جا را برای التزام نظری و عملی به دین یا زیستن بر مبنای معنویت قدسی تنگ کرده است، یعنی در نگاه نخستین جمع کردن میان سبک زندگی بر مبنای معنویت قدسی و سبک زندگی مدرن ناممکن به نظر می‌‌‌رسد. برای حل این تعارض‌ها راه‌های مختلفی پیشنهاد شده است. اما انتخاب یک راه ‌حل خاص برای برطرف کردن این تعارض‌ها در گرو دیدگاهی است که شخص درباره «سرشت» این تعارض‌ها مفروض می‌گیرد. در اینجا ما به سه دسته راه حل اشاره می‌کنیم، بدون اینکه در این مورد ادعای حصر منطقی داشته باشیم.

راه‌ حل اول: انکار کلی یکی از طرفین تعارض

هواداران این راه حل برآنند که تعارض‌های پدید آمده میان دین یا معنویت قدسی با فلسفه، علم و اخلاق چندان عمیق و گسترده است که هیچ مجالی برای آشتی و سازگاری باقی نمی‌گذارد. این گروه به دو دستۀ فرعی تقسیم می‌شوند:

سنت‌گرایان: که فلسفه، علم و اخلاق مدرن و به طور کلی مدرنیته را نفی می‌کنند تا به زعم خود جایی برای التزام به دین یا معنویت قدسی باز کنند.

گروهی از خداناباوران: که دین یا معنویت قدسی را یکسره نفی می‌کنند تا به زعم خودشان به مقتضیات و لوازم فلسفه، علم و اخلاق مدرن وفادار بمانند. این خداناباوران بر این باورند که فلسفه، علم و اخلاقِ مدرن همۀ نیازهای انسان‌های مدرن را برطرف می‌کنند. بر این اساس، انسان مدرن نیازی به معنویت ندارد. از نظر این گروه، سِرِّ رجوع به دین یا معنویت در جهان پیشامدرن عدم دسترسی آدمیان به فلسفه، علم و اخلاق مدرن بوده است. یعنی در جهان پیشامدرن دین یا معنویت قدسی نیاز انسان به فلسفه، علم و اخلاق را برطرف می‌کرده است، و اینک که فلسفه، علم و اخلاق از دین مستقل شده‌ و روی پای خود ایستاده‌اند، نیازی به آن دین یا معنویت نیست. به بیان دیگر، معنویت قدسی مفروضاتی فلسفی، علمی و اخلاقی دارد که با مدرنیته ناسازگارند و انسان مدرن نمی‌تواند آن مفروضات را بپذیرد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: معنوی
برچسب‌ها: دانستنی های جالب